در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد
نمیدونم چرا برای اولین جملهٔ این بلاگ این را انتخاب کردم، با این که دل خوشی هم ازش ندارم ولی شاید (!) بهش معتقدم. نوشتن و احساس نیاز بهش معمولا وقتی سراغ آدم میاد که یه مشکلی باشه ، یه جای کار بلنگه ، یه جای قلبت احساس درد بکنی، این ذاتیه، ولی خوبه؟! میخوام تلاش بکنم تا خلافش را به انجام برسونم.
الان ۱۸ سال و ۶ ماهمه تقریبا، میشه گفت از ۱۳ سالگی شایدم ۱۴ سالگی به فکر امید افتادم و خواستم به اطرافیانم امید بدم. نمیدونم. راجع بهش صحبت نمیکنم، ولی سیاه سفیدو دوس ندارم، میخوام رنگی باشه، چند ماه گیجم، خودمو گم کردم و همش تلاش میکنم، و میدونم که درست میشه.
داشتم بلاگ یک عزیزی رو میخوندم که دوباره هوس بلاگ زدن به سرم زد، نمیدونم چقدر دوام میارم، ولی شروع میکنم...
سبز باشید
مبارزه با فیلترینگ اعمال شده سایت ها توسط .دولت کودتا
با تلاش دوستان عزیزمان نسخه جدیدی از نوار ابزارجنبش سبز جهت دسترسی سریعتر و گذر از فیلترینگ دولت کودتا تهیه شده است.باپخش این ابزار به اطلاع رسانی جنبش سبز یاری رسانید
همیشه سبز باشید
http://rapidshare.com/files/348302963/Green_Wave_Toolbar.rar.html
http://www.megaupload.com/?d=V24SW81A
بعضی مواقع زندگی سیاه و سفید میشه اما سیاه و سفید هم رنگ هستن. باهاشون کنار بیا.
تو تونستی به دیگران امید بدی. من شاهدم...(;
اما درباره ی امید دادن به خودت , خودت باید قضاوت کنی